خوشا رقص مرداني از آينه ، سواران ميداني از آينه
خوشا رفتن از خود،رسيدن به خويش
سفر در خياباني از آينه
خوشا محو تكرار تصويرها
گذشتن ز ايواني از آينه
همه غرق حيرت ز ديدار خويش ، در امواج طوفاني از آينه
دل خويش را آب و جارو كنيم، بياريم مهماني از آينه
ز باغي كه آيينه كاري شده است
بچينيمداماني از آينه
در آغاز آيينه بوديم و باز
بيابيم پاياني از آينه